سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسادت در کلام شیوا  : بابا آجی پیش تو نخوابه . پیش مامان بخوابه . پیش من بخوابه . پیش 3 تایی مون بخوابه !!! ( یعنی تو مخصوص من باش . )

جمعه 6/11/91 1:45 عصر - آخرین تغییر : [*رضا* ♥] جمعه 6/11/91 7:50 عصر

مهندس مکانیک، مرتضی -2،  DARYAEI، *رضا* ♥ ثانیه ها...، ..: *شیرازی*:.، «امیر معظم»، سید مجتبی امین

شیوا به خواهرش گفت : اگه حرف بد بزنی خدا دوست...خدا با تو قهر میکنه !

زیر پوشم یه نقطه سوراخ بود . شیوا : بابا اینجا سوراخه . مامان بگو دوخ کنه !!! - خاطرات دکتر بالتازار

خدا حفظشون کنه... شیرین زبوننا.. - «امیر معظم»

 

زنگ زده بودن شهرستان و شیوا با مادرم حرف میزد . آخر سر از مادرم پرسید : میخوای بابا صحبت کنی ؟ با اشاره بهش گفتم : نه . دستم بنده . گفتم : سلام برسون . شیوا هم مثل طوطی گفت : سلام برسون !!! - خاطرات دکتر بالتازار


نوشته شده در  جمعه 92/9/29ساعت  10:57 عصر  توسط شیوای بابا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
***
***
//
*
*
*
*
***
*
*
*
[عناوین آرشیوشده]