سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آستینامو بالا زدم برم وضو بگیرم . شیواکه سیبی در دست داشت و گاز میزد منو دید و گفت  :چیکار کنی ؟ گفتم : نماز بخونم . گفت : نماز نخون . من سیبمو بخورم با هم بخونیم !!!

پنج شنبه 21/10/91 6:11 عصر - آخرین تغییر : [0098] جمعه 22/10/91 7:48 عصر

سکوت خیس، *صبا*، ... 1 فرد دیگر ... پیام نما جامع، 0098

سلام..خدا حفظش کنه.. - کشتی نجات ما

سلام برشما...خداحفظش کنه ... - سکوت خیس

فقط حرفشو میزنه . الان من نمازمو خوندم ولی اون نیومد!!! - خاطرات دکتر بالتازار

بازم خدارو شکر کنید حرفشو میزنه.. - کشتی نجات ما

بهش میگم : دخترم نماز خوندی ؟ میگه : آره . میگم : کی خوندی ؟ میگه : الان !!! میگم :میخوای یه بار دیگه بخونی ؟ میگه : نه . حالم بد میشه !!! - خاطرات دکتر بالتازار

شیوا : من مهر ندارم . کی مهرمو برداشت؟ - خاطرات دکتر بالتازار

سلام برشما... ماشالله/این دختر شیرین زبون شما کاری کرده که هر دفعه من منتظرم یه خبر جدید دوباره ازش بشنوم... هزار ماشالله - قافیه باران

این گل دختر چند سالشه دکتر؟؟؟؟؟؟؟ - کشتی نجات ما

 

( 3سال و 2 ماهشه ) - خاطرات دکتر بالتازار


نوشته شده در  جمعه 92/9/29ساعت  10:22 عصر  توسط شیوای بابا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
***
***
//
*
*
*
*
***
*
*
*
[عناوین آرشیوشده]