یا رب
گفتم : خیلی ها اومدن خواستگاری حضرت فاطمه و پیامبر ردشون کرد و گفت " ازدواج حضرت فاطمه به دست خداست " .
تا اینکه حضرت علی اومد و خواستگاری کرد .
پیامبر نظر حضرت فاطمه رو پرسید و او سکوت کرد و پیامبر متوجه شد که راضیه .
عقد اونا رو خوند .
یه سالی گذشت و پیامبر پیغام فرستاد که نمی خواهی زنت رو ببری ؟
حضرت علی گفت " من فقیرم چیزی ندارم " ...
شیوا : فقیر بود ؟ مگه امام نبود ؟
مگه آدم ( انسان معمولی ) بود ؟
قصه هایی از هجرت پیامبر گفتم و لیلیه مبیت ( شبی که حضرت علی جانش رو فدای پیامبر کرد و به جای او در بستر خوابید ) و...
شیوا : تو این چیزا رو از کجا بلدی ؟
گفتم : تو خونه ی دایی حسین ( از کتابخونه کتاب برداشتم و ) خوندم .
شیوا : مگه دایی کتابای بچگونه داره ؟!!
حضرت در عین پرتلاشی ساده زیستی رو انتخاب کرده بود .
بله.... پول ویلا داشت...ولی...ویلا نداشت...! -
پیام رهایی
بعضی ها تا ما میایم میگیم حضرت فاطمه و حضرت علی الگوی ما ( الگوی بشریت ) هستن فکرشون میره به سمت خونه گلی و مرکب اسب و استر و ...و میگن اون مال 1400 سال پیش بود . بابا ! ما خصلت های انسانی رو میگیم " کوشش - سخاوت - نرم خویی - ولایتمداری - عبادت - انفاق و صدها خصلت دیگه " . یعنی اگه میلیون سال دیگه بگذره خصلتهای انسانی عوض میشه ؟؟؟
اندیشه و خصلت عوض شدنی نیست باید بسازی باید کار کنی باید حرکت کنی...و باز سخت است ساختن خصلت نو و اندیشه سالم...!احسنت. -
پیام رهایی
خانمم به دختر بزرگم گفت : جان . برات بمیرم .
شیوا : برای فاطمه ی بد نمیر . فقط برا من بمیر . برای هیچکی نمیر !!!
یه برنامه کودک بود که در باره حیوانات بود و جنگل .
گفتم : از همه خوشگل تر اون موشه است .
شیوا : نخیرم . همه آدماش خوشگلن - همه حیووناش خوشگلن ...
بعد از چند ثانیه گفت : کاشکی ما سنجاب بودیم .
گفتم : چرا ؟
گفت : چون سنجاب خوشگله . از بیشتر حیوانا سنجاب خوشگلتره .
شیوا : من کوچیک بودم همش کله ملخ بازی می کردم !!!
شیوا : دوستم میخواد برای تولدم دفتر خاطرات بخره وقتی بزرگ شدم خاطرات کوچیکی هامو بنویسم !!!