ماه رمضون بود . خانمم گفت  : کاشکی فردا روزه نمی گرفتم . اما می ترسمفاطمه ( دخترم ) : چرا ؟ خب توبه کن . بگو خدایا من مریضم . هم لاغرم !!!

356 روز و 15 ساعت قبل - آخرین تغییر : [*پوریا*] 355 روز و 18 ساعت قبل

کمی درنگ بایدم...، یک طلبه، ... 13 فرد دیگر ... sajede، *پوریا*

 - تبسم بهار♥

چ دختر بلایی داریداااا - ساقی رضوان

 - ~•~ فائزه ~•~

بهش بگین اگه دروغ بگه میره جهندم - ××بلای آسمونی××

ما که خودمون هم هنوز درک نکردیمجهندم رو خودمون درست می کنیم . عمل خودمونه . به اون طفلی چی بگیم ؟؟؟ -خاطرات دکتر بالتازار

خو بگین میاد لولو میخوردتبا درکت بیشتر سازگاری داره و پای خودمون گیر نیست این وسط - ××بلای آسمونی××

لولو خوب نیست . همیشه تو ناخوداگاهش می ترسه . - خاطرات دکتر بالتازار

پس چی بگیم که دروغ نگه؟ - ××بلای آسمونی××

اینی که آقا مهدی هم میگن خوبه - ××بلای آسمونی××

جهندم لولوی بزرگتراست بچه ها ازش نمی ترسند ... - کافر به طاغوت

 

بچه فرق دروغ و راستو نمیدونه . باید بگیم : " این اشتباهه . درست نیست . درستش اینه" - خاطرات دکتر بالتازار


نوشته شده در  جمعه 92/9/29ساعت  8:57 عصر  توسط شیوای بابا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
***
***
//
*
*
*
*
***
*
*
*
[عناوین آرشیوشده]