سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سر سفره ی صبحانه بودیم . مادرم گفت : نمی دونم چرا کسالت دارم . شیوا گفت : منم شکلات دارم !!!

356 روز و 2 ساعت قبل - آخرین تغییر : [DARYAEI] 354 روز و 13 ساعت قبل

*دخترروستا*، ××بلای آسمونی××، ... 8 فرد دیگر ... غزل صداقت، DARYAEI

 - *دخترروستا*

ای جان..چه شیرین زبونه - ××بلای آسمونی××

فیلسوف کوچکه ماشاءالله - خاطرات دکتر بالتازار

خداحفظش کنه براتون - ××بلای آسمونی××

عجب شیوا ی جالبی  - *پوریا*

عجب شیوا سادات جالبی !!! - خاطرات دکتر بالتازار

 - *پوریا*

سیده هستن؟  - غزل صداقت

پ نه پ باباش سید باشه اونم سیده میشه دیگه . - خاطرات دکتر بالتازار

خب نمیتونسم که شما سیدین .. میخواسم اول از دخترتون مطمئن بشم - غزل صداقت


نوشته شده در  جمعه 92/9/29ساعت  8:52 عصر  توسط شیوای بابا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
***
***
//
*
*
*
*
***
*
*
*
[عناوین آرشیوشده]