نشانه های شوم !!!

شیوا : بابا ! من خواب ترسناک دیدم . گفتم : کی ( چه زمانی ) ؟ گفت : شب بود صبح شد !!! وااااای گفتم : چی دیدی ؟ در گوشم گفت :خواب دیدم تو گل کندی !!!

^ چهارشنبه 1/8/92 10:41 عصر

زندگی رسم خوشایندیست، خانواده ی خانه، ... 1 فرد دیگر ... ، شب های دلتنگی ......، almassshargh

یا خدا! چه وحشتناک - .:راشد خدایی:.

خیلی وحشتناک بود . تو این خواب نشانه های شوم رو به وضوح می بینم . - خاطرات دکتر بالتازار

- شبگرد کوچه ی تنهایی

دکتر یه قرص جوشان براش تجویز میکنم، قبل از خواب بهش بده بخوره! دیگه کابوس نمیبینه(البته تو آب نندازید) - .:راشد خدایی:.

قرص جوشان مکیدنی؟؟؟ - خاطرات دکتر بالتازار

نع! قرص جوشانی که تو آب میندازن - .:راشد خدایی:.

________________________________________________

شیوا سرفه کرد . جلوی دهنشو گرفت و گفت : چون که شما سرما نخوری ...

بعد ادامه داد : مامان سرما نمی خوره . مامان پارسالا گرفت - من امشبا گرفتم !!! وااااای

نوشته شده در شنبه 92/9/30ساعت 11:35 صبح توسط شیوای بابا
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

***
***
//
*
*
*
*
***
*
*
*
[عناوین آرشیوشده]