سفارش تبلیغ
صبا ویژن
                                   یا رب

خانمم رو به شیوا : بیا بغل من . تو میای بغلم من آرامش می گیرم . تو بزرگ نشو همینطور بمون .
شیوا : اه . من اگه غذا نخورم بزرگ نمیشم . نمیشه که . من باید بزرگ بشم .
         مامان ! وقتی من ازدواج کردم تو و بابا میاین به من سر بزنین من تنها نمونم ؟
         بابا با شوهر من بازی کنه !!! حرف بزنه - تو با من حرف بزنی ؟

 داشتم تسبیح می زدم .
شیوا با من حرف می زد .
گفتم : بیا ذکر بگو . اومد از یه طرف دیگه تسبیح شروع کرد و چند تا دونه تسبیح از انگشتاش رد کرد
و گفت : من ذکر گفتم " ذکر ذکر ذکر " مامان ! من ذکر گفتم !!!

شیوا یه دونه خیارشور ورداشت و می مکید .
خواهرش گفت : چرا اینجوری میخوری ؟
شیوا : من آبشو باید بخورم تا بی مزه بشه بعد خودشو بخورم .
دوستش گفت : هر چی بخوری آبش تموم نمیشه .
شیوا : آب میده تا من از تشنگی نمیرم !!!
دوستش : آب واقعی باید بخوری . این که آب نداره .
شیوا : آدامسه . مثل آدامسه !!!

شیوا : بابا ! رمز فاطمه رو خالی کن . رمز فاطمه رو خالی کن !!!
( کارت بانکی فاطمه رو خالی کن )


شیوا پاهامو گرفت و داشت منو بلند می کرد .

گفتم : نکن نافت می افته .

گفت : من ناف ندارم !!!

 94/1/26  
فتق یا " هرنی " اصطلاحی است که در مورد بیرون زدگی روده یا احشاء داخلی از بین ماهیچه های ضعیف یا حفره های طبیعی بدن گفته می شود . علت آن زور زدن است و فشار آوردن .

نوشته شده در  یکشنبه 94/2/6ساعت  12:47 عصر  توسط شیوای بابا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
***
***
//
*
*
*
*
***
*
*
*
[عناوین آرشیوشده]